برای توسعه رهبری در مهارت تصمیم گیری های صحیح و مطمئن، محیط های کمی وجود دارند.
به عنوان یک مدیر موفق کسب و کار، شما مسئول تصمیم گیری هایی هستید که بر موفقیت بلندمدت شرکت و رفاه کارمندان تأثیر می گذارد.
برای مثال تصمیماتی از این قبیل:
- تصمیمات پرسنلی (استخدام، اخراج، ارتقا و انضباط)
- انتخاب برنامه های سودمند
- تعیین هدف سالانه
- بودجه بندی و برنامه ریزی مالی
- سازگاری با قوانین و مقررات جدید
- بهبود خدمات مشتریان
تصمیماتی که می گیرید به خصوص در زمان بحران یا تغییرات شدید حیاتی هستند.
مهارت تصمیم گیری در بحران مانند:
- اخراج گسترده
- تصمیمات مهم استخدام در حالت بازیابی
- تغییر در فرآیندها، جهت استراتژیک یا حتی مدل کسب وکار
- همسویی مسئولیت های شغلی
- رسیدگی به یک تغییر یا اختلال بزرگ در صنعت
- معرفی یک رقیب جدید
- مقابله با بلایای طبیعی یا بیماری های همه گیر
مهارت تصمیم گیری شما و نحوه اعمال آن نشان می دهد که نتیجه مثبت است یا خیر.
در ادامه برخی از اشتباهات رایج تصمیم گیری در کسب وکار و کارهایی که می توان برای بهبود در فرآیند تصمیم گیری انجام داد را بررسی می کنیم.
8 اشتباه رایج در تصمیم گیری کسب وکار
تعریف سوگیری چیست؟
سوگیری یا Bias یکی از کلمات کلیدی در مطالعات و تحقیقات و سنجش و ارزیابی نگرشهاست. سوگیری یا بایاس، به معنای خنثی نبودن نسبت به یک پدیده یا رویداد یا باور یا ارزش یا … است.
از نظر روانشناسی شناختی اکثر مشکلات روانشناختی افراد در تصمیم گیری ناشی از روش تفکر افراد دارد. یعنی اگر مشکلی وجود دارد مستقیما ارتباط با نوع دیدگاه افراد دارد که آن مشکل را چگونه میبینند؟ چگونه برداشت میکنند؟ چگونه تحلیل میکنند؟
روانشناسان فهرستی از خطاهای شناختی ارائه کردند . این خطاها بر تحلیل و قضاوت افراد در مورد محیط پیرامون خود و شرایط موجود تاثیر میگذارند. در این مقاله از هلدینگ گلچین به برخی از این خطاهای شناختی می پردازیم.
دوام نگری
دوام نگری رایج ترین خطای شناختی است که در تصمیمات روزانه افراد اثر مستقیم دارد. در دوام نگری ذهن فقط نمونه های زنده و موفق را در نظر میگیرد و در نهایت در تصمیم گیری خطا میکند. به عنوان مثال شما فکر میکنید که ورود به بورس و بازارهای مالی و ترید کردن یک تجارت پرسود خواهد بود بنابراین یک موسسه مالی افتتاح میکنید. مشکل شما این است که فقط نمونه های موفق اطراف خود را دیده اید و افرادی که در این مسیر شکست خوردهاند را ندیده اید و یا چیزی در این مورد نشنیده اید.
باورهای خوش بینانه در افراد باعث می شود تمام موسسات و افرادی که در این کار شکست خورده اند و دیگر نیستند را از محاسباتشان در تصمیم گیری حذف کنند.
باور غلط دیگری که در دوام نگری وجود دارد این است که موفقیت یک گروه یا شخص را به ویژگی های خاص آن فرد یا گروه اختصاص میدهد و نقش بخت و اقبال در آن در نظر گرفته نمیشود در حالیکه شانس نقش کمی در هر موقعیتی ایفا میکند.
این فکر غلط که برای موفقیت باید فقط به افراد موفق نگریست برگرفته از دوام نگری است. برای تصمیم گیری درتحلیل اطلاعات باید تمامی نمونه ها را در نظر گرفت چه افرادی که موفق شدند و چه آنانی که شکست خوردند. در واقع وقتی شکست را نمیبینید تفاوت بین شکست و موفقیت هم نمیتوانید ببینید!
همپوشانی گرایی
همپوشانی گرایی یکی از انواع سوگیری شناختی است که در آن گرایش افراد به صحبت در مورد اطلاعات مشترک یک جمع است و افراد جمع درباره موضوعاتی که برای همه ی گروه آشناست صحبت میکنند. به بیان ساده تر در همپوشانی گرایی افراد کمتر برای موضوعاتی که برخی از اعضای جمع از آن اگاهی ندارند وقت صرف میکنند، و باعث میشود در تصمیم گیری های گروهی خطاهای زیانباری به همراه داشته باشد.
درواقع زمانیکه اعضای یک گروه اطلاعات درست را با بقیه گروه به اشتراک نمیگذارند؛ انتظار نمی رود تصمیمات آگاهانه گرفته شود.
درسال 1985 یک پژوهش توسط گارولد استاسر، استاد روانشناسی دانشگاه میامی در اوهایو، و ویلیام تایتس، استاد روانشناسی دانشگاه فنی آرکانزاس، انجام شد و به این نتیجه رسیدند که زمانیکه افراد در یک گروه قرار میگیرند بیشتر به همپوشانی تمایل پیدا میکنند در صورتیکه صحبت در مورد اطلاعاتی که دیگر اعضای جمع از آن بی خبر هستند روشنگرتر است.
همپوشانی گرایی در زمانیکه جمع می خواهد تصمیم گیری مهمی انجام دهد بیشتر شدت پیدا میکند. یکی از دلایل آن محدودیت زمانی است. فرد ترجیح میدهد مخالفت نکند و سریع مساله جمع شود. اگر متقابلا تمرکز جمع، رسیدن به بهترین تصمیم ممکن و محدودیت زمانی کمتر باشد، هر کس راحت تر نظرش را بیان میکند وگروه میتواند در تصمیم گیری بهتر عمل کند.
فرض کنید آذین و دوستانش تصمیم میگیرند بعد از کار به رستوان بروند. در رستوران جمع تصمیم میگیرد که چه نوع غذایی سفارش بدهند. همه گرسنه هستند و میخواهند خیلی زود سفارش غذا بدهند. یکی از غذاها را پیشنهاد می دهند و بیشتر جمع موافقت خودشان را اعلام میکنند. آذین قبلا آن غذا را تست کرده بود و به نظرش خوشمزه نبود. بعضی از افراد در این مرحله از تصمیم گیری نظرشان را بصورت شفاف بیان میکنند اما آذین ترجیح میدهد با جمع مخالفت نکند و چیزی نگوید. دلیل این کار آذین گیر افتادن در دام همپوشانی گرایی است.
اضطراب ناشی از بیان مخالف در جمع یکی از مشکلات اساسی در تصمیم گیری های جمعی است که به همپوشانی گرایی ختم میشود. اکثر افراد از اینکه در یک جمع به عنوان مخالف شناخته شوند بیزار هستند. زیرا افراد به محبوبیت و شهرتشان در جمع اهمیت می دهند و فکر میکنند با مخالفت آبرویشان زیر سوال میرود. شاید هم گمان میکنند با ابراز نظر مخالف خودشان باعث می شود از نظر عاطفی از جمع دور شوند. در نتیجه اطلاعاتشان را بصورت گزینشی با دیگر افراد جمع به اشتراک میگذارند.
از این رو مشخص است تصمیم گیری جمعی بدون داشتن اطلاعات کافی ناآگاهانه خطا میکند و این موضوع میتواند بسیار زیانبار باشد.
ادراک گزینشی
ادراک گزینشی نوعی از سوگیری شناختی است که فرد برای تصمیم گیری تصویر را آن طور که دوست دارد میبیند نه آن گونه که در واقعیت وجود دارد. در این فرایند فرد اطلاعات را بصورت گزینشی دریافت میکند و ذهنش هر آنچه که فکر میکند درست است را دریافت میکند و هرچیزی که مخالف ذهنیت خودش باشد را نادیده میگیرد.
مدیری را در نظر بگیرید که بین کارمندانش تفاوت قائل میشود. به این صورت که ممکن است به راحتی از خطای کارمندش که مورد علاقه اش است بگذرد در حالیکه اگر همین خطا را یک کارمند دیگر انجام دهد از آن چشم پوشی نکند و نسبت به آن واکنش نشان دهد و در تصمیم گیری درست خطا می کند.
یا برعکس پیشرفت کارمندی که مورد توجه ش نیست را نادیده بگیرد در صورتیکه کوچکترین پیشرفت کارمند محبوبش را به رخ دیگران بکشد. نکته ی مهم این است که ذهن انسان هر روز با داده های بسیاری مواجه میشود که نمیتواند به همه آنها توجه یکسانی داشته باشد؛ در تصمیم گیری های مهم این انتخاب ذهن است که به چه چیزی واکنش نشان دهد.
خوشه نگری
یکی دیگر از انواع سوگیری شناختی، خوشه انگاری است که ذهن علاقه دارد ارتباطی بین اجزا یک مجموعه پیدا کند در حالی که این اجزا تصادفی گرد هم آمدهاند.در تصمیم گیری، ذهن انسان بطور پیش فرض به دنبال ارتباط دادن هرآنچه می بیند میگردد مثلا وقتی به ابرها نگاه میکنید ذهن به دنبال تشبیه ابر به شکل های معنادار است.
استاد روان شناسی دانشگاه کرنل، تامس گیلوویچ در خصوص خوشه انگاری تحقیقات زیادی انجام داده است. طبق پژوهش گیلوویج این توهم از نیاز انسان به دور اندیشی سرچشمه میگیرد و تلاش میکند در مجموعه ای از دادههای غیر مرتبط ارتباط معنادار پیدا کند.
کشف این ارتباطات به معنی پیش بینی پذیری بالاتر است و قدرت پیش بینی بالاتر یعنی تقویت عاقبت اندیشی که همه ی اینها سبب میشود در بی ارتباطی ارتباط ببیند و الگوهایی را کشف میکند که در واقعیت وجود ندارد بنابراین دچار خوشه انگاری شود.
نتیجه نگری
نتیجه نگری نوعی سوگیری شناختی است که وقتی ذهن برای تصمیم گیری به قضاوت مینشیند مهمترین نکته نتایج تصمیم است و به کل فرآیند تصمیم گیری و کیفیت آن اهمیتی نمیدهد.
بعضی وقتها نتایج یک تصمیم خوب است در صورتیکه خود تصمیم لزوما خوب نبوده؛ مثلا اگر پولی در یک شرط بندی برنده شده ایم دلیلی نمیشود که خود شرط بندی تصمیمی عاقلانه بوده باشد.
نتیجه نگری باعث بی توجهی فرد به اتفاقات گذشته میشود و وقایعی که منجر به نتیجه می شود را در نظر نمیگیرد و فقط به نتیجه تاکید دارد.
فردی که با اساس نتیجه نگری تصمیم میگیرد برعکس پس نگری، اتفاقات قبلی را تحریف نمیکند بلکه کلا انها را فراموش میکند که بسیار خطرناک خواهد بود.
پس نگری
نوعی سوگیری شناختی است که فرد بعد از اینکه چیزی اتفاق میافتد خیال میکند که از اول از آن خبر داشته است. پس نگری اغلب اوقات به انحراف حافظه منجر میشود زمانیکه یادآوری و بازخوانی خاطرات به نتایج نظری کاذب میانجامد.
حتما با افرادی مواجه شدهاید که بعد از یک اتفاق با جملاتی شبیه ” ته ذهنم از اول مطمئن بودم” یا ” الان که فکر می کنم از اول می دونستم اینطوری میشه!” می خواهند به دیگران القا کنند که این رویداد قابل پیش بینی بوده ولی در واقعیت احتمال پیش بینی آن بسیار کم بوده است.
نوآوری گرایی
نوعی سوگیری شناختی است که فرد بیش از اندازه برای فواید یک محصول جدید ارزش قائل میشود، و درتصمیم گیری ها به محدودیتهای همان محصول اهمیتی نمیدهد.
گرایش به نوآوری این حس را به فرد القا میکند که اگر آخرین مدل آن محصول (مثلا آخرین مدل گوشی ) را نداشته باشد از بقیه جامعه عقب میافتد. در صورتیکه معمولا امکانات یک محصول با آخرین مدلش تفاوت چندانی ندارد اما نوآوری گرایی باعث میشود نتوانند در مقابل خرید آخرین مدل مقاومت کنند. این سوگیری مانع از توجه به محدودیت های هر نوآوری خواهد شد.
محافظه کاری
نوعی سوگیری شناختی است که فرد در ذهن اطلاعات و داده های قدیمی را بر اطلاعاتی که جدیدا کسب کرده است، ترجیح می دهد.
در فرایند تصمیم گیری و قضاوت وقتی پای محافظه کاری در میان باشد، ذهن به اطلاعات قدیمی رجوع می کند و کمتر به شواهد و اطلاعات جدید بها میدهد.
مثلا سالها زمان برد تا مردم بپذیرند زمین گرد است، زیرا همچنان برباور قبلی که اعتقاد داشتند زمین صاف است پافشاری میکردند.
بهترین راه برای ذهن محافظه کار چسبیدن به باورهای قبلی خواهد بود و برعکس اگر فرد تلاش کند به آرامی و از روی حوصله درباره اطلاعات دریافتی جدید مطالعه کند و فکر کند و کم کم تفاوتشان را درک کند، روند پردازش اطلاعات و واکنش به آن از گزند محافظه کاری در امان خواهد بود.
سخن آخر
شناسایی و به کار گیری سوگرایی های شناختی در فنون مذاکرات بسیار تاثر گذار خواهد بود. توانایی تصمیم گیری درست یکی از مهارت های مهم مدیریت است و اهمیت تصمیمات خوب بی نظیر است. تصمیم گیری درست نه تنها به سازمان شما کمک می کند تا از رقابت خارج شود، بلکه به تعریف چشم انداز و رسیدن به اهداف شرکت کمک می کند. تصمیمات درست نیروی محرکه یک سازمان هستند و آن را به سمت موفقیت سوق می دهند. در مقابل، تصمیمات بد بسیار پرهزینه هستند و بر توانایی شرکت برای باقی ماندن در رقابت تاثیر می گذارند.
بدون دیدگاه